نیـکـــوان رفـتـنـد و سنـتهــا بمـــانـد
بدعت در جهان سیاست، و شاید همه جامعه و فرهنگ انسانی نه تنها امری است روزمره و به غایت شایع، بلکه از جهاتی لازم و مفید، که بسیاری از تحوّلات اجتماعی و فرهنگی مثبت را بشریّت مدیون بدعت بدعتگزاران بوده است و خواهد بود. بدعت در فرهنگ و جامعه، و سیاست، و دین میتواند حسنه باشد یا سیّئه، و ملاک حسنه و سیّئه بودن نیز نزد افراد مختلف و در فرهنگهای متفاوت، میتواند مختلف باشد.
بِسْـمِ اللّهِ الـرَّحْمـَنِ الرَّحِيـمِ
"روز قدس که در آخرین جمعه ماه رمضا برای اعلام همبستگی با فلسطینی ها برگزار می شود را آیت الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی بدعت گذاشت."
ذوق زدگی و عجله نویسنده مقاله برای چاپ تلبیس دینی خود ظاهرا باید او را از بازخوانی و ویرایش، حداقل املایی، نوشته خود بازداشته باشد، "رمضان" را بدون "نون" آخر آن نوشته باشد. برای کسانی که برای دستمزد مینویسند، نون مهم نون دیگری است. در هر صورت، از این خطای چاپی بگذریم. نویسنده خلاقیّت خود را در آخرین عبارت خود به نمایش گذاشته است، آنجا که تلبیس خود را در لباس واژگان مذهبی ظاهر میسازد، و از "بدعت" سخن میگوید. از حافظ مدد گرفتم، چنین به إمداد آمد:
دام سخت است مگر یار
شود لطف خدا
ور نه آدم نبرد صرفه ز شیطان رجیم
آری تلبیس ابلیس، پدرمان را از بهشت بیرون راند، باید پناه برد به خدا و نور هدایت او از این مار خوش خط و خال، باشد که محبوبان و پایبندان خود را از بانگ غولهای بیابان حفظ کند، و سایه عنایتش را استمرار بخشد.
نمیدانممیداند یا نمیداند، نویسنده مقاله را میگویم، که "بدعت" دو گونه است، حسنه و سیئه، و او کدام را اراده کردهاست. حدسم این است که نمیداند چون اکثر مردم، زیرا که این واژه این روزها در ادبیات تندروهای متعصّب وهّابی و سلفی برای تکفیر غیر خود بسیار بکار میرود، و اکثرا در میان عامه مردم و قشریون مذهبی بار منفی دارد. نویسنده باهوش و ذکاوت مقاله نیز فکر کرده است حال که با السنه فرهنگی-سیاسی مختلف مخاطبان خود را با نوک قلم خود نشانه رفته است، کار را با یک تلبیس مذهبی به پایان رساند، و بیچارگان و سادهدلان خدا ترس را نیز به بدعتی در دینشان و روزه ماه رمضانشان آگاه سازد. حال این آنها و این غیرت دینی آنها. عجب تلبیسی! رسوای رسواست. حیف از نون! نون رمضان که هیچ، حیف از آن نون دیگر، حیف از رزق خدا که از خزانه کرمش به همه میرسد، آنگاه اینگونه ناسپاسی و ناشکری!
سرشما را بیش از این درد نیاورم، ملالی نیست جز دوری از حقّ. بدعت در جهان سیاست، و شاید همه جامعه و فرهنگ انسانی نه تنها امری است روزمره و به غایت شایع، بلکه از جهاتی لازم و مفید، که بسیاری از تحوّلات اجتماعی و فرهنگی مثبت را بشریّت مدیون بدعت بدعتگزاران بوده است و خواهد بود. بدعت در فرهنگ و جامعه، و سیاست، و دین میتواند حسنه باشد یا سیّئه، و ملاک حسنه و سیّئه بودن نیز نزد افراد مختلف و در فرهنگهای متفاوت، میتواند مختلف باشد. شرح این مطلب از منظر دینی بماند تا وقتش فرارسد، امّا برای آنکه بدانیم در میان اهل معرفت، بین بدعت حسنه و بدعت سیئه فرقگذاشته شده است، ابیاتی را از مولانا میآورم:
یک شـه دیگــــر ز نســل آن جهــــود
در هــلاک قــوم عیســی رو نمــود
گر خبــر خواهــی ازین دیگـر خروج
سوره
بر خوان والسّما ذات البروج
سنـت بـــد کـــــز شـــه اوّل بـــــــزاد
این
شه دیگــر قـــدم بـــر وی نهـاد
هــر کــه او بنهـــاد نــاخـــوش سنتــی
ســوی
او نفــرین رود هـر ساعتـی
نیـکـــوان رفـتـنـد و سنـتهــا بمـــانـد
وز
لئـیمـــان ظلـــم و لعنتهـا بماند
تـا قـیــامـت هــــرکــه
جنس آن بـــدان
در
وجــود آیــد بــود رویـش بــدان
رگ رگست این آب شیرین و آب شور
در
خــلایــق مـیرود تا نفـخ صور
نیکــوان را هست میــراث از خوشاب
آن
چه میــراث است اورثنا الکتاب